۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

درس زندگی




1.از الاغ درس بگیریم
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد. برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و زیاد زجر نکشد.

مردم با سطل روی سر الاغ هر بار خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد سعی می کرد روی خاک ها بایستد. روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و بیرون آمد.
نکته:
مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم:
اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند.
دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود.
 
 
2. قبل از انجام هر کار راهکارهای متفاوت را بررسی کنیم
میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود. وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند.
وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد کرد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند. پس از بازگشت از نزد راهب، او به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند.همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد.
مدتی بعد مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :" بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته". مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام.
برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود. برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی، بلکه با تغییر دیدگاه و یا نگرشت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری.
نکته:
تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر دیدگاه و یا نگرش ما ارزانترین و موثرترین روش میباشد.
 
 
3. در بیشتر موارد راه حل ساده تری نیز وجود دارد
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت ، یک  مورد تحقیقاتی به یاد ماندنی اتفاق افتاد : شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید. او  اظهار داشته  بود  که  هنگام  خرید  یک بسته صابون  متوجه شده بود که  آن قوطی خالی است.
بلافاصله  با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد  کارخانه  این مشکل  بررسی ،  و دستور صادر شد که خط بسته بندی اصلاح گردد و قسمت فنی  و مهندسی نیز تدابیر لازمه را جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئله ای اتخاذ نماید.  مهندسین نیز دست به کار شده و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند: پایش ( مونیتورینگ )  خط بسته بندی با اشعه ایکس.
بزودی سیستم مذکور خریداری شده و با تلاش شبانه روزی گروه مهندسین ،‌ دستگاه تولید اشعه ایکس و مانیتورهائی با رزولیشن بالا نصب شده و خط مذبور تجهیز گردید. سپس دو نفر اپراتور نیز جهت کنترل دائمی پشت آن دستگاهها به کار گمارده شدند  تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند.    
نکته جالب توجه در این بود که درست همزمان با این ماجرا،  مشکلی مشابه  نیز در یکی از کارگاههای کوچک تولیدی پیش آمده بود اما آنجا  یک کارمند معمولی و غیر متخصص آنرا به شیوه ای بسیار ساده تر و کم خرجتر حل کرد: تعبیه یک دستگاه پنکه در مسیر خط  بسته بندی تا قوطی خالی را باد از خط تولید دور کند!!!
نکته:
معمولا در بسیاری از موارد راه های ساده تری نیز برای حل هر مسئله و یا مشکلی وجود دارد. همیشه به دنبال ساده ترین راه حلها باشید.

زندگی یعنی چه؟


 
شب آرامی بود
 می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند ، و مرا برد،  به آرامش زیبای یقین
:با خودم می گفتم 
زندگی،  راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
!!!هیچ
زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند
زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست ، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست
من دلم می خواهد
قدر این خاطره را دریابیم. 
                           سهراب سپهری

۱۳۹۰ تیر ۳, جمعه

دزدی و انصاف


یادش بخیر، روزگاری دزدها هم باشرف بودند
گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ، مال او را حفظ می کند. من دزد مال او هستم ، نه دزد دین. اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال ، خللی می یافت، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است.
                                           کشف الاسرار

۱۳۹۰ خرداد ۱۴, شنبه

حج ابراهیمی و تحلیلی بر مناسک آن



سرزمین کوهستانی مکه و اماکن تاریخی آن که مسلمین جهان ، سَیر در آن را از منظر مناسک عبادی به جای می آورند میتواند از یک جنبه یادآور شکل گیری جهان بینی توحیدی با هدایت راهبردی انبیاء الهی از ابراهیم خلیل تا خاتم النبیین(ص) باشد و اعمال و مناسک آن نیز میتواند نمادی عملی از این نگرش و جهان بینی توحیدی تلقی گردد تا مسیر و حرکت تکاملی بشر در گذر زمان دستخوش صلائق و منیت های شخصی و قومی و قبیلگی نگردد .
اینکه از آغاز اعلام این جهان بینی ، کعبه بعنوان مکان محوری و قبله واحد مسلمین تعیین گردیده و هر فرد مسلمان در هر نقطه از کره زمین درهنگام عبادت روی خود را به سوی این نقطه میگرداند و هنگام رسیدن به این نقطه حول آن و در یک جهت مشخص بعنوان طواف به حرکت در میآید حکایت از همین موضوع میتواند داشته باشد و هر حرکتی به سمت و سوی دیگر خلاف مسیر عبودیت و یا تکامل انسانی و محگوم به نابودی است ( کلُّ شیءِِِ هالِک اِلاّ وَجهَهُ ، هرچیزی نابود شدنی و هلاکت پذیر است مگر در وجه و جهت خدائی قرار گیرد) .منظره ای از این حرکت نمادین در هنگام طواف و حرکت مردم در جهتی معکوس گردش اعتباری زمان در طبقه فوقانی مسجدالحرام به گونه ای قابل رؤیت است که علاوه بر جلب نظر مسلمین شاید نظر عموم بشریت را نیز به خود معطوف مینماید ، گوئی این نقطه محور عالم است و زمین حول آن دراین جهت مشخص در حرکت است 
در مطالعات نجومی برای جهت و کیفیت حرکت سیارات و ستارگان بنا به قوانین و سنن ثابت هستی مدارگردش مشخصی ثابت شده است که کوچکترین انحراف از این مدارگردش ، نابودی و نیستی اجرام را باعث میگردد ، میتوان ادعانمود که در عالم معنا و کیفیت اعمال بشری نیز قواعد ثابت و مشخصی برای جهت گیری صحیح آن بعنوان سنن لایتغیر در نظر گرفته شده که انحراف از آن بعنوان انحراف از مدار عبودیت ، هلاکت انسانی را رقم خواهد زد .
در اینجا ذکر این نکته لازم است که پاره ای اختلافات و گاه تعارض در نحوه انجام مناسک عبادی در بین فرقه های مذهبی را که میتوان منشاء نفسانی و یا نگرشهای سیاسی بانیان آنهارا باید دخیل در موضوع دانست از این مقوله میتوان قلمداد نمود که فاصله و تفاوت ماهوی هدف و غرض از انجام نمادین این مناسک را با آنچه به روال رایج بعنوان حکم فقهی مناسک قلمداد میگردد از زمین تا آسمان باید فرض نمود و این تعارض و تفاوت گاه به حدی میرسد که مروجین و مدافعین هریک از فرقه ها دیگری را گمراه و از گروه "ضالّین " قلمداد مینمایند .